نقد گونه ای از رویا صدر-طنزپرداز و محقق طنز

همشهری آنلاین

تنظیمات
قلم چاپ اندازه فونت
تاریخ مطلب: شنبه 7 اردیبهشت 1392 - 21:31:39 کد مطلب:210754

یک کشک خفن

رؤیا صدر:

واژه‌ی «کشک» و مشتقات آن: کشک ساییدن، کشکی حرف زدن و...، در تاریخ لبنیات و ادبیات و فرهنگ و غیره جایگاه مهمی دارد، تا آن‌جا که بعضی وقت‌ها حس می‌کنیم که در چه دنیای کشکی‌ای به‌سر می‌بریم.

حالا تصور کنید اگر این کشک‌ها از نوع خفنش باشد چه اتفاقی می‌افتد. «کشک‌های خفن»، کتاب طنز احمد اکبر‌پور است که در آن، سی و هفت اثر کشکی گرد هم آمده‌اند تا ثابت کنند کشک، چه‌قدر خوش‌مزه است و بشریت حق دارد که مدام از آن حرف بزند.

کشکول طنز اکبر‌پور، مثل ترشی هفت بیجار است و همه چیز در آن پیدا می‌شود: از طالع‌بینی و نکته‌های پندآگین و سؤالات کنکور گرفته تا روان‌شناسی رنگ‌ها و شعر نو. او در بخش‌های مختلفی از کتاب پای درددل روباه‌ها، فیل‌ها، خر‌ها، سگ‌ها، کلاغ‌ها، گنجشک‌ها و سوسک‌ها می‌نشیند تا مخاطب را با دغدغه‌های آن‌ها آشنا کند! هم‌چنین در بخش‌های دیگر با آفرینش سرزمین خیالی «چاچالک» مخاطب را به مهمانی آدم‌ها و حیوانات این سرزمین عجیب و غریب می‌برد. مطالب کتاب از نظر قالب و زبان متفاوت و متنوع است،‌گاه نو است و‌گاه تکراری،‌گاه قوی است و گاهی معمولی. در هر حال، افت و خیز دارد و همواره یک‌دست نیست.

اکبرپور، نویسنده‌ا‌ی نام آشنا و خلاق در ادبیات کودک و نوجوان است. شگردهای ادبی روز را به‌خوبی می‌شناسد و سابقه‌ی طنزنویسی نیز دارد. از این رو وقتی قلم او وارد فضای روایی می‌شود، محکم و خواندنی و‌ گاه به‌شدت تصویری می‌نویسد. او در بخش‌هایی از این کتاب توانسته است با به‌کارگیری شگردهایی چون وارد ساختن خواننده در اثر، تغییر زاویه دید وچرخش‌های زبانی، به اثر طنز، ارزش ادبی دهد و اثر متفاوت و نویی خلق کند.

در اثر خواندنی «افسانه‌های سرزمین چاچالک» راوی، یک‌دفعه وسط توصیف قهرمان‌های داستان، رو به مخاطب می‌کند و بی‌مقدمه می‌گوید: «بی‌زحمت یه چی خوردنی سیم بیار. مو چه می‌دونم؟ یه تکه لبوی داغ یا شلغمی چیزی. اگه نسکافه هم باشه ناشکری نمی‌کنم. تازه اول نَقلُم بیده. برو خیالت راحت. دنباله‌شه نمی‌گم تا بیای. ما سیل ماهواره می‌کنیم. برو. ئی کنترل کجا رفته بید؟»

در بخش‌های مختلف کتاب می‌بینیم که چگونه عبارات معمول و ضرب المثل‌های متفاوت به بازی گرفته می‌شود تا طنز واژگانی بیافریند. از قول فیل می‌خوانیم: «پول خاک کف سُم است.» و: «چه گلی به عاجمان زده‌اید؟»

در برخی از آثار کتاب، زبان شاعرانه چنان جاری است که اثر طنز به قطعه یا روایت ادبی پهلو می‌زند. در «چند قطعه‌ی خیلی ادبی» می‌نویسد: «هیچ کس مرا درک نمی‌کند... نه تره و ریحان و جعفری. حتی شنبلیله‌ها هم مرا درک نمی‌کنند.»

نگاه نوجو و متفاوت اکبر‌پور به او این امکان را داده که در برخی از آثارش از زاویه‌ای جدید به سوژه نگاه کند و قدرت تخیل مخاطب را نیز همراه با خود به کار گیرد. او در «کودکانه‌های کشکول» می‌پرسد که اگر یک سوسک عینکی باشد یا اگر یک روباه راننده‌ی آژانس باشد چه اتفاقی می‌افتد؟ «کشک‌های خفن» به‌رغم تمام افت و خیز‌هایش نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با نگاه متفاوت به سوژه و نیز پرداخت متفاوت، آثاری متفاوت به مخاطب ارائه داد.

این کتاب را نشر چرخ‌فلک (66493348) منتشر کرده و تصویرگری‌های طنازانه‌ی محمدرفیع ضیایی آن را شیرین‌تر کرده است.

معرفی کشک های خفن.


منبع: هفته‌نامه حاشیه

بعضی چیزها به کشک ربط پیدا می‌کند مثلا می‌گویند: «برو کشکت را بساب» یا مثلا می‌گویند: «مگه کشکیه؟» البته خیلی چیزها کشکی است یا یک جورهایی به کشک ربط پیدا می‌کند مثل این‌که بعضی‌ها هم هستند که کتاب‌های کشکی می‌نویسند و بعد هم کشکی کشکی آن را چاپ می‌کنند و البته کارشان هم می‌گیرد و باز هم کشکی کشکی معروف می‌شوند. یکی از این نویسنده‌هایی که حقیقتا کشک‌های کتاب‌اش را خوب سابیده، احمد اکبرپور است که آمده و کتاب «کشک‌های خفن» را نوشته. این یعنی که اکبرپور توانسته مقوله‌های کشکی را وارد ادبیات کند و این یعنی کلی کار «خفن». بعد در کاغذهای زبان بسته مجالی یافته تا هرچه را که دل‌اش خواست بریزد توی کتاب‌اش و «کشکول طنز احمد اکبرپور» را شکل بدهد. کتابی که با خواندنش حتما می‌خندید. اکبرپور، قریحه طنزش را توی این کتاب خوب خرج کرده و انصافا خرج روی دست ما گذاشته و مجبور هستید برای آن دست توی جیب‌تان کنید و 8500تومان بپردازید. کتابی که انتشارات «کتاب چرخ و فلک» منتشر کرده و خواننده را می‌گذارد در یک «چرخ و فلک» و دنیای طنازانه اکبرپور را نشان‌اش می‌دهد. خیال‌تان را راحت کنیم، شما در این کتاب با همه چیز رویه‌رو می‌شوید، نویسنده حتی شما را مجبور می‌کند در یک امتحان کنکور شرکت کنید و به «سوالات کنکوری کشکی»اش جواب بدهید. اکبرپور در این کتاب خواننده را با سوالات مهم فلسفی هم رو‌به‌رو می‌کند و از شما می‌پرسد: «اگر یک الاغ موبایل بخرد چه اتفاقی می‌افتد؟» و مثل قدیمی‌ها به خواننده پند می‌دهد یا در جهت بالا بردن دانستنی‌های شما گام بر می‌دارد. این کتاب می‌گوید: «شانس هر احمق، اندازه چهار دانشمند است». البته تصویرهای کتاب را هم محمدرفیع ضیایی کشیده است.

 

شب به کره رسید

«شب به خیر فرمانده»ي احمد اكبرپور به كره رفت

» سرویس: فرهنگي و هنري - ادبيات و نشر

کتاب «شب به خیر فرمانده» نوشته‌ی احمد اکبرپور به زبان کره‌‌يی ترجمه و منتشر شد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، کتاب «شب به خیر فرمانده» نوشته‌ی احمد اکبرپور از سوی انتشارات «وال استوری» (Whale Story) به زبان کره‌‌يی ترجمه و منتشر شده است. اکبرپور پیش‌تر، امتیاز ترجمه، چاپ و انتشار کتاب «شب به خیر فرمانده» را به انتشارات «گراند وود» (Ground Wood Books) کانادا واگذار کرده بود كه كتاب در این کشور به انگلیسی ترجمه شد و هم‌اینک با موافقت ناشر کانادایی، این کتاب به زبان کره‌‌يی هم ترجمه شده است. بنا به گفته‌ی اکبرپور، انتشارات «گراندوود» کانادا نزدیک به سه سال پیش، کپی‌رایت آن را به «وال استوری» کره‌‌يی فروخته که هم‌اکنون چاپ و منتشر شده است.

اين نويسنده کتاب «شب به خیر فرمانده» را در سال 1382 برای مسابقه‌‌ای که دفتر کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) و شورای کتاب کودک برگزار کرده بودند، نوشت. این کتاب «برگزیده‌ی شورای کتاب کودک» و «برگزیده‌ی جشنواره‌ی ربع قرن دفاع مقدّس» هم شده است.

«مردمان عصر پنجشنبه»، «دنیای کوشه و کنار دفترم»، «آگهی نشر الف»، «وقتی ناراحت باشیم جاده‌ها تمام نمی‌شوند»، «قطار آن شب»، «امپراطور کلمات»، «من نوکر بابا نیستم»، «رویاهای جنوبی»، «سه سوت جادویی»، «اگر من خلبان بودم»، «غول و دوچرخه»، «دختری ساکت با پرنده‌های شلوغ»، «ردّ پای نویسنده‌ی عقده‌ای» و «کشکول تحت ویندوز» برخی از کتاب‌های احمد اکبرپور به شمار می‌روند. اين نويسنده تاکنون جایزه‌هايي را در داخل و خارج از کشور به دست آورده‌ و بعضی از كتاب‌هايش به زبان‌های دیگر ترجمه شده‌اند.

دکتر جواد عسکری

واقعا لحظات خوبی داشتم با خواندن چند تا کار خوب از جواد عسکری عزیز.افسانه ها را بهتر خواندم چون دلمشغولی ام هست برای نوشتن داستان.

بعد از کتاب "افسون افسانه ها" نوشته ی دکتر برونو بتلهایم هیچ کس در مورد توجه به فرهنگ عامه خصوصا افسانه هایشان تردید نمی کند.عسکری ،خدادادی و دیگر دوستان کار بزرگی کرده اند و دست مریزاد دارد اما چند تا نکته ی کوچک ویرایشی هست که امیدوارم در چاپ های بعد مرتفع شود.

بهر حال غرض عرض ادب و تشکری دوستانه بود

برگزیدگان کتابخانه بین المللی مونیخ آلمان

چهار کتاب ايرانی پس از افزوده شدن به فهرست ۲۵۰ کتاب برتر جهان به فهرست "کلاغ سپيد"، کتابخانه بين‌المللی کودک و نوجوان مونيخ افزوده شدند.

به گزارش خبرگزاری مهر، امروز شنبه پنجم فروردين ۱۳۹۱، چهار کتاب برگزيده ايرانی امسال در فهرست ۲۵۰ کتاب برتر جهان و نيز در شمار آثار برگزيده سال ۲۰۱۲ کتابخانه بين‌المللی کودک و نوجوان مونيخ قرار گرفتند.

کتاب های "توبه" نوشته فريده خلعت‌بری با تصويرگری بهار اخوان از انتشارات شباويز، "روزی که مرغ‌ها روی سرشان ايستادند" اثر آنيتا يارمحمدی با تصويرگری حميدرضا اکرم از نشر بنفشه، "غول و دوچرخه" نوشته احمد اکبرپور با تصويرگری راشين خيريه از نشر افق و "قلب‌های نارنجی" نوشته مينو کريم‌زاده از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در اين دو فهرست جای دارند.

نشان کلاغ سفيد به کتاب‌های دارای درون مايه جهانی (جهان شمول) يا شيوه ادبی و هنری خلاقانه اهدا می‌شود

کشورهای آلمان با ۲۲، فرانسه با ۱۷، ايتاليا با ۱۲، ژاپن با ۱۵ و انگلستان با ۱۰ عنوان کتاب هر يک بيشترين آثار برگزيده شده در اين فهرست را ارائه داده‌اند.

در سال گذشته نيز پنج عنوان کتاب ايرانی به نام های"خاله سوسکه با کی ازدواج کرد؟" نوشته‌ علی اصغر سيد آبادی، "طوطی و بازرگان" از مثنوی مولانا با تصويرگری فيروزه گل محمدی، "سه گلدان" نوشته‌ احمد رضا احمدی،"دوستی گم نمی‌شود دشمنی هم" از قصه‌های کليله و دمنه با بازنويسی مهدی شجاعی و "جناب شغال رنگ ما را دزديده" نوشته‌ فرشته سرلک در شمار آثار برگزيده کتابخانه بين‌المللی مونيخ قرار گرفتند.

کارشناسان زبان در کتابخانه بين‌المللی کودکان ونوجوانان مونيخ آلمان هر ساله با انتشار فهرست (کلاغ‌های سپيد) White Ravens مجموعه‌ای از ۲۵۰ عنوان از بهترين کتاب‌های جهان را از بين ۴۰ کشور برگزيده و همراه با ويژگی و خلاصه‌ای از کتاب ها به علاقه‌مندان معرفی می‌کنند.

اين کتاب ها هر سال هم زمان با نمايشگاه کتاب کودک بولونيای ايتاليا در فهرست سالانه کلاغ سفيد معرفی و در غرفه کلاغ‌های سفيد به نمايش گذاشته می‌شوند.

نشان کلاغ سفيد به کتاب‌های دارای درون مايه جهانی (جهان شمول) يا شيوه ادبی و هنری خلاقانه اهدا می‌شود.

کتابخانه بين‌المللی کودکان مونيخ به عنوان بزرگترين کتابخانه جهان در حوزه ادبيات کودک و نوجوان در سال ۱۹۴۹ چهار سال پس از جنگ جهانی دوم، به کوشش يلا لپمن Jella Lepman پايه‌گذاری شد.

کتابخانه بين‌المللی مونيخ از سال ۱۹۸۳ به قصر قديمی بلوتنبورگ در ابرمنينگ مونيخ منتقل شد و به اين ترتيب، يک قصر قرون وسطايی، به "کاخ کتاب" تبديل شد.

اين کتابخانه، هم اکنون بيش از شش صد هزار عنوان کتاب به ۱۳۰ زبان زنده دنيا برای کودکان و نوجوانان در اختيار دارد.

داستانی از جنس خودمان

نصور علیمرادی-زیبای هلیل

مجموعه داستان زیبای هلیل حضور داستان نویسی را اعلام می کند که می خواهد از جغرافیایی بنویسد که همه چیزش خاص و ویژه است از خشکی و گرمای کلافه کننده تا رسم و رسوم و مهم تر فضای گویش و لهجه .

انحراف از زبان رسمی و معیارعلاوه بر جرات و جسارت احتیاج به شناخت و درک خیلی از زیر و بم های فرهنگی و پیشینه های محلی و منطقه ای دارد و گرنه جسارت صرف حتی در نوع ادبی نیز به یاغیگری عقده وار در متن می انجامد.

علیمرادی با پشتوانه ای از شناخت های دقیقی از حیطه های روابط در جوامعی بسته به نقبی طاقت فرسا دست می زند تا از رهگذر گویش و لهجه ای خاص،گونه ای از هنر داستان نویسی را یادآور شود که در الگوهای پنگوئن وار همسان سازی به فراموشی سپرده شده شده است یا بسیار کمرنگ شده است.

"به جاده که رسیدیم رسید،زیر باران نوروزی خیس خیس،پیراهن سفیدش مث پوست چسبیده بود به تن اش و پاچه های شلوار مشکی اش تا خورده بود دور پوتیناش.

اول مریمو گفت سلام ،بعد من...خندید . اول منا بوسید بعد دست کشید رو سر مریمو.پرسید :مدرسه می ری؟گفتم ها. مریمو بیخ گوشم گفت:بگو بعله... گفتم"

زیبای هلیل حتی ارزش چند باره خواندن را دارد و این مهم در این روزهای داستان نویسی اتفاق مبارکی است.

کتاب به وسیله ی نشر آموت به مدیریت داستان نویس و محقق جناب یوسف علیخانی به چاپ رسیده است.

پیام های اخلاقی سیار

 

                             پیام اخلاقی-الف

 

 

"لوتی تو برو لقمه ی خود بار بزن     کم پشت سر خلق خدا ساز بزن"

 

                                             ده چرخ باری مدل 78  

                                                      به شماره پلاک                                                               17ب985                                                                                          

 

تصویرگر محترم: یک کامیون پر هیبت طراحی کن که چنان شاه فنر و شل گیرش روی زمین خوابیده باشد و از جوانب اگزوزش چنان دودی بزند بیرون که لایه ی اوزون را زهره تراق کند و چنان حوالی پشت کامیون را مه آلود و شاعرانه کند که جز مشتی های با مرام لوتی صفت ،کسی از عهده ی خواندن و فهمیدنش بر نیاید.چشم بصیرت که الکی نیست.

 

 

 

                                       

                              پیام اخلاقی –ب

 

در بیابان ها اگر صد سال سرگردان شوی   بهتر است اندر وطن محتاج نامردان شوی

 

                                                 تریلی 18چرخ مدل 86

                                                     شماره پلاک 1ب 66

 

شاگرد که خیلی مشتی و اهل ذوق بود در توضیح این شعرفرمودند که خاک تو سر نامردا که محتاج نامردا می شن خلاص.و رفت سراغ گریس کاری تریلی که کجکی پارک شده بود.به راننده گفتیم بابا جون تو یه کم مطلب رو باز کن. گفت داداش یعنی بی خیال بنده ی نامرد، خدا پنچرت نکنه خلاص.

*****************

منظور که ما در هر موقعیتی برای دیگران از خوذمان پیام اخلاقی در می نماییم. حتی هنر ملی-شعر- بازیچه ی این پیام هایی می شود که به دلیل کثرت ،بی اثر شده اند و به چیزی بر ضد خود تبدیل شده اند.

 

 

ادامه نوشته

بارانی ام را برای تو پوشیده ام.مجموعه شعر

امین احراری

 

 

جهان با ما بیگانه است

و تو هر روز

از یک فنجان قهوه ی تلخ به دستم می رسی.

 

جهان اشعار هر چند بوی و رنگ دنیای واقعی را دارند اما در هیات کلمات که در می آیند بویی از کشف و شهودی فرا رئال را با خود دارند و برای من کمتر شعر خوانده جاذبه ای دلچسب را باعث می شود.

 

ما مشت خورده ایم

و جای سیاه کلمات

روی صورت هایمان پیداست.

 

حتی عشق ورزی ها از علت و معلول های تنگ  و احیانا حقیردنیای بیرون فراتر می روند تا در عالم متن به خود ارجایی وجاودانگی برسند .

 

دست خودم نیست

کلمات که به راه می افتند

دوباره عاشقت می شوم.

TEACHING BY THE BOOK

آموزش از طریق کتاب                        ترجمه:مژده  زیارتی            

برنامه های درسی وبررسی کتابها برای معلمان کانادا                  

                          

                        

به بحث ما بپیوندید

 

آموزش نویسندگی  با داشتن یک ایده برای نوشتن  آغاز میشود.این درس کاملا برتئوری و تمرین ، آموزش نویسندگی"روت کالهام"(1+6 ویژگی نوشتن) متکی است .                                                                    

"آنچه را میدانید بنویسید" این راهکاری (ذکر،مانترا)است که ما به دانش آموزان می گوییم.اگر از آنها بخواهیم که خلاق باشند  وبر اساس یک ندای (صدا) قابل اعتماد بنویسند دانش آموزان باید  درباره ی چیزهایی بنویسند که شخصا تجربه کرده یا با تمام وجود آن را احساس کرده  باشند.                                                                                 

 

مطلبی که رو به روی تصویر کتاب نوشته شده:(مضمون و درونمایه این کتاب به عنوان پرسش و تحقیق این ماه در نظر گرفته شده "چه آداب و رسوم،چه آرزوها ،و رویاهایی را مهاجران جدید باخود به کانادا می آورند؟ "                     

شب به خیر فرمانده اثر(نوشته شده توسط) احمد اکبر پور با تصویر گری مرتضی زاهدی و ترجمه شادی اسکندری و هلن میکستر،کتابهای گرین وود ،انتشارات خانه آنانسی،2010 

                                        

   -دانش آموزان را با داستان کاملا انسانی ومتاثر کننده پسری آشنا میکند که مادر خود و پایش را درجنگ ایران و عراق از دست داده .داستان یک خوانش(مطالعه)سخت یا دشوار برای دانش آموزان است .این قصه و حکایت پسری کوچک است که زندگیش برای همیشه  بوسیله ی  واقعیت بی رحمانه و خشن جنگ تغییر می کند . او در اتاق خود که جایی (مکانی) برای رویاهای انتقام جویی اوست از جهان  کناره می گیرد . اما زمانی که سرباز دشمنی را تصور می کند که همچون او پای خود را از دست داده است ،عفو وبخشش را می آموزد .این گذشت و بخشش میتواند برای گفتگو ونوشتن با ایمان و قطعیت از احساسات پیرامون جنگ  الهام بخش  دانش آموزان باشد .                                                                                                                          

  کانادا کشوری مهاجر پذیر است بنا بر این ممکن است شما در کلاس درس دانش آموزی  داشته باشید که تجربیات دردناکی از خشونت داشته باشد. زمانی یکی از دانش آموزان من از این صحبت می کرد که آنها در خاور میانه  همیشه یک تفنگ در ماشین و خانه خود داشتند .دانش آموزان دیگر حرفهای او را باور نداشتند زیرا این واقعیت به دور از تجربیات آنان در کشور کانادا بود.                                                                             

اما این بدان معنی نیست  که برخی از دانش آموزان شما نتوانند با تجربیاتی شبیه آن چه در این کتاب آمده دست وپنجه نرم کنند(کنار بیایند).                                                                                                                         

  ممکن است شما مایل باشید از این داستان برای آموزش شخصیت/آموزش فضیلت(آموزشهای اخلاقی) استفاده کنید.آموزش (تدریس) هنر وفضیلت همدردی و بخشش از طریق کاوش احساسات این پسر هنگامی که با فقدان مادر و ناتوانی خود کنار می آید.(آشتی میکند).                                                                           

 

شب به خیر فرمانده                         

اهداف درس                              

 

کارگاه نویسندگی: یافتن ایده ها                 

 

                  ایجاد مساله برای دانش آموزان    

        از دانش آموزان خود بپرسید چه احساسی داشتید اگر در کشوری در حال جنگ زندگی می  کردید ؟  چه تغییری در زندگیشان ایجاد می شد ؟  باید با چه نگرانی ها و ترسها یی کنار می آمدند ؟                                                                    

نمونه سازی /با صدای بلند بخوانید                       

پیش از خواندن داستان به دانش آموزان بگویید که نویسنده ها یک ایده را انتخاب می کنند  تا در کتابهای خود درباره آن بنویسند(گفتگو کنند). گاهی آنها به موضوعات دشواری میپردازند یا صدای فردی  که تا به حال  داستانش شنیده نشده را به  گوش دیگران  میرسانند  .                                                                                                                  قبل از خواندن ،درباره تصاویری که در کتاب به کار برده شده  صحبت کنید. آیا آنها احساس می کنند که تصاویر برای ایجاد زمینه و فضای داستان  به آنها کمک کرده است . تصاویر همیشه به درک ما کمک می کنند .بپرسید  تصاویر چه احساس یا اثری  در آنها بوجود آورده  است ؟ داستان چه احساساتی را در آنها بر انگیخته است ؟                                                                                                                    

راهنمای اکتشاف                         

به منظور گسترش یک ایده برای نوشتن  طبق توصیه های روت کالهام  در مورد ویژگی ایده ها ،این مراحل را  آموزش دهید: 

 1 – یک موضوع  مناسب را انتخاب کنید .                                                                              

2  – شرح و تفصیل  مناسبی برای ان  بنویسید                                                                                    

3 – مطالب را واضح و شفاف کنید                                       

در مورد این که چگونه نویسنده  ایده خود را در این کتاب گسترش داده گفتگو کنید .آیا او موضوع  جالب و پر جاذبه ای را  انتخاب کرده است ؟ ایده های او ثابت و متمرکز بودند ؟ آیا افراد زیادی قادر خواهند بود  تا مطالب و توصیفات نویسنده را متوجه شوند ؟  شما فکر می کنید نویسنده سعی کرده  به کدام پرسشهای خواننده پاسخ دهد ؟                   

 از دانش آموزان بخواهید فهرستی تهیه کنند از  جزییاتی که به آنها کمک کرد  تا تشخیص دهند داستان بر اساس یک تجربه واقعی از جنگ بنا شده است .به منظور مرور درس هفته گذشته  شما می توانید از بچه ها بپرسید  آنها صدای چه کسی را در داستان شنیدند .                                                                               

 

      تمرین انفرادی(اختصاصی)

 

  برای دانش آموزان  تعیین کنید که  که به طور مستقل کار کنند . از انها بخواهید نامه ای به پسر داستان بنویسند واز او  دعوت کنند تا برای شروع یک زندگی جدید به کانادا بیاید یا چیزی خاص در مورد شرایط او بگویند . 

 

 

ارزیابی                                           

 

  در مورد یک مقیاس ارزیابی  با دانش آموزان صحبت کنید .معیاری برای تعیین دانش آموزانی که یک در یک سطح مشخص و آشکار هستند تعیین کنید،- جایی که بعضی از جزییات کلیدی از قلم افتاده - یک  سطح ایجاد کنید – جایی که نویسنده از طریق جزئیات (توضیحات )و کنکاش راه  درک موضوع را نشان داده  است.  

 

انطباق                                  

 

دانش آموزان را ملزم کنید تا از آنچه احساس عمیق آنها را  بر انگیخته یک تصویر بکشند و در باره ی آن یک پاراگراف بنویسند.                                                                                                                     

.

ضرب المثل

ضرب المثل های ویرانگر

 

باور کنید من عاشق ضرب المثل هستم خصوصا از نوع ایرانی اش و اعتقاد دارم که حاصل قرن ها تجربه ی نیاکان است و به مثابه ی میراث عظیم فرهنگی به آن نگاه می کنم اما اعتقاد دارم که تعدادی از آنها مخرب ترین اثرات را بر فرهنگ و بوم این مملکت گذاشته اند.

"پیش چشم خوار و توی دل عزیز" این ضرب المثلی است که نه تنها ورد زبان خیلی از پدر و مادران بوده است بلکه چون آیه ای مقدس به آن عمل می کرده اند و دخل از روزگار چندین نسل را در آورده اند که احتیاج داشته اند دستی به سر و گوششان کشیده شود یا با کلام مهر گونه ای تایید و تشویق شوند.چیزی که خلاف آن در ساده ترین کتاب های روان شناسی هوار می کشند و به آن هشدار می دهند.

 

یا این که :" حرف راست را باید از بچه شنید" و چه بسیار کانون های خانواده که از هم پاشیده اند و درگیریهای خانواده ای و محله ای که درست شده است.در صورتی که علم روان شناسی دروغ را لازمه ی تخیل کودکی می داند . چه بسیارند کودکانی که از زبان شخصیت خیالی خود چه دنیاهای که نمی سارند و چه ماجراهایی که تعریف نمی کنند.یا ساده تر این که وقتی دو تا کودک دعوایشان شده هر دو ادعا می کنند که مثلا آن یکی فحش داده است و چه و چها. منظور این که بالاخره یکی دروغ می گوید.یا این ضرب المثل که ریشه در بویناک ترین زاویه ی فرهنگی ما دارد:" دستی که نمی تونی بشکنی ،ببوس"یا چیزی تو این مایه ها...در واقع نه شکستن دست درسته و نه بوسیدن پاچه خوارانه اش.

 

ممنونم از محمد هادی پور ابراهیم که تشویقم کرد یک درد دل دوستانه را قلمی کنم.ممنون می شوم اگر دوستان نظر دیگری دارند ما را بنوازند و اگر کسانی نمونه هایی را می شناسند خبری بدهند.